روزمرگی

ساخت وبلاگ
چند وقت پیش جای خونمون مهناز مرشدلو دیدم شخص خاصی فقط اول دبستانم میز اول ردیف اول کناره هم میشستیم بعد ها ام دورا دور از هم با خبر بودیم وقتی دیدمش به دست بهش اشاره کردمو به ایمان همینو گفتم

ایمان حیلی ذوق کرد گفت چقدر خوبه قدیمی یک محلی که دوستات میشناسی (آخه اونا تا حالا هی خونه عوض کردن) ، به نظره من این که قدیمی یک محل باشی دوستاتو گاها ببینی مهم نبست چون هیچ کدوم واسه من نموندن دیگه چه اهمیتی دارن برام...میدونی مهسا

گفته بودم که اتفاقا همین جاام گفتم ، روزمرگی ما حسرت بقیست...

بیا این لطف در حق مهسا کنو عاشق رورمرگیات باش هر چقدرم ساده...

تاريخ شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۶سـاعت 1:24 نويسنده تمشک بانو| |

دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید

برچسب : روزمرگی, نویسنده : adam-sangi بازدید : 144 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 22:16