یک خونه ۱۷ ساله

ساخت وبلاگ
این روزا درگیره خونه عوض کردنیم داریم کم کم وسایلو جمع میکنیم حس گهی دارم با خودم فکر میکنم کاش زندگی مثل شعرای سهراب بود

دلم...دلم...خیلی گرفته با خودم که فکر میکنم قراره سال دیگه برم خونه خودم دلم بیشتر میگیره یعنی باید از چه چیزایی دل بکنم...

از میز لوازم آرایشم دل کندن از همه چیز واسم سخت تره با چه ذوقی خریدمش تازه ۲ سالش شده چقدر دوستش داشتم وقتی نسبت به چیزی احساس نیاز میکنی تا مدت ها وقتی میدنش بهت انگار دنیا دادن... بگذریم مهسا...

منم و تو ایمانم که مثله همیشه شبا از خستگی قش میکنه ملالی نیست فقط دلم گرفته...

سال های زوج قبلنا سالای خوبی بود نمیدونم چرا امسال اینطوری شد شاید قراره بقیاش خوب باشه...

راستی مهسا...اون مهسا پر انرژی پر خنده پر هدف کجا جاش گذاشتی؟

لال به لای غصه رزا ؟ تو کدوم شبا جا موند؟

یعنی میشه دوباره پیداش کنم؟

تاريخ پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۶سـاعت 1:17 نويسنده تمشک بانو| |

دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید

برچسب : خونه,ساله, نویسنده : adam-sangi بازدید : 152 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 22:16