مهسائه سی ساله به مهسا بیست چهار ساله

ساخت وبلاگ
اگر بتونم مهسا و ۶ سال پیش که یک دختر ۱۷ سالست و تازه وارد دانشگاه شده ببینم بهش میگم که نگران هیچی نباشه ، دل مشغولی های مسخره نداشته باشه واسه چیزای الکی گریه نکنه و لذت ببره از چیزیکه داره و چیزی که هست ، بهش میگم کاری که داره انجام میده درست انجام‌ بده و با آدمایی که در ارتباط هست درست رفتار کنه ، بهش میگم یک روزی مشکلات مالی حل میشه ، یک روزی میره سر کار و ازدواج میکنه و چیزی تو آینده واسه نگرانی نیست ... گر چه ام‌ نبود ... گر چه مهسا اون موقع عالی بود و نگران نبود ..‌.

الان تو بیست و و چهار و سالگی ام نگران مسائل مادی ، نه شاید کلمه نگران درست نباشه ... اصلاح میکنم...

به فکر مسائل مالی هستم ، به فکر خرید ماشین ، مسائل مالی بابا اینا به فکر کار پیدا نکردنم و اوضاع گند مملکتم ...

اما خوب میدونم یک روزی ۳۰ ساله و و میشم با خودم فکر میکنم اگر مهسا ۲۴ ساله ببینم بهش میگم نگران نباش و از چیزایی که الان داری لذت ببر چون همش درست میشه همش جور میشه و همش میگذره ....

میخوام بگم الان ۶ ساله پیشیه که گاهی با خودت میگی کاش ۶ سال پیش بود تا بیخیال تر بودم ... الان دقیقا همون ۶ ساله پیشه ...

و چه با سختی چه با خوشی همه چیز یک روزی درست میشه لا اقل اگه همه چیزم درست نشه دل مشغولی های الانت درست میشه...

دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 159 تاريخ : جمعه 7 دی 1397 ساعت: 16:22