دوستام...دوستام...دوستام...

متن مرتبط با «خرداد» در سایت دوستام...دوستام...دوستام... نوشته شده است

خرداد ۱۴۰۲

  • کی گفته به مو‌میرسه‌ ولی پاره نمیشه، به مو‌ میرسه مهسا اتفاقا پاره ام‌ میشه اما باز گره میزنی ادامه هم میدی...چون زندگی همینه ... چون ذاتش ادامه دادنه...وقتی آخره بهمن بود و من فکر کردم هیچ‌ جوره به مهاجرت نمیرسیم به یک مو بند بودیم که اونم پاره شد...نشد؟ شد بدم شد...ما بیکارو‌ بدون هیچ برنامه بودیم....ولی دوباره گره زدیمش...نزدیمش؟ ما دوباره کار پیدا کردیم ما دوباره به زندگی برگشتیم خرید کردیم بیرون رفتیم پارتی کردیم ما دوباره دوباره گره زدیم این مو لعنتیو...الانم دوباره گره میزنی دوباره ادامه میدی دوباره موهاتو میبندی دست و صورتتو میشوری و پا میشی ادامه میدی...تو به رویاهات قوله رسیدن دادی و نباید بزاری این مو لعنتی پاره بشه...پاشو پاشو مهسا ادامه بده...پینوشت:هیچوقت هیچکس پرفکت نیست هیچ زندگی ام پرفکت نیست هیچکی لحظه های پول درآوردنشو پست نمیکنه تو اینستاگرام هیچکی صبح تا شب سره کارو پست نمیکنه....همه از خوشیاشون میزارن...ولی همه و همممون به یک‌ مو بندیم به یک مو :) تاريخ شنبه ششم خرداد ۱۴۰۲سـاعت 14:5 نويسنده تمشک بانو| | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سوم با چهارم یا پنجم خرداد نمیدونم دقیقا کی

  • خلاصه رفته بودم مدارکمونو از دارالترجمه بگیرم داشتم تو یک پاساژ تو سجاد داشتم راه میرفتم که یکی از هم دانشگاهای قدیممو دیدم هیچ حرفی ام نزدیم فقط لبخند زد منم زدم و رد شدم و با این نگاه و با این لبخند یاده 19 سالگیم افتادم وقتی سال 93 داشتم تو خردادش جون میدادم وای واقعا داشتم جون میدادم من بعده 6 ترم دانشگاه رفتن هنوز واحدام پاس نکرده بودم بینهایت زیره فشاره عصبی بودم و خودمو سرزنش میکردم فشار مالی خانواده از یک طرف واقعا بی پول شده بودیم و مریم تازه ازدواج کرده بود همون خرداد دندونم خراب شده بود بینهایت درد داشتم بعده همه ایناااا همه اییینا از لحاظ روحی ام خوب نبودم از یک رابطه کوتاه مدت دراومده بودم و فکر میکردم دنیا تموم شده فکر میکردم زندگی ادامه نداره....تازه سره کار میرفتم بعضی روزا پول اتوبوس به زور میدادم...گوشیم شکسته و داغون بود و...و...و... الان که به این 9 سال نگاه میکنم هر چقدر خدا رو شکر کنم که گذشت کمه و هر چقدر خدا رو شکر کنم که همه این اتفاقا بود بازم کمه خیلی زیاد این مهسایی که ساختمو دوست دارم کسی که از این اتفاقا عبور کرد کسی که کار کرد درس خوند و عشق زندگیشو پیدا کرد...باید بگم همیشه و همیشه خوش شانس بودم و اگرم اشتباهی بوده تقصیره شخصه خودم بود که اونم تا اشتباه نمیکردم درس نمیگرفتم ...درس نمیگرفتم که از هر موقعیتی که دارم نهایت استفاده بکنم نه که 6 ترم بگذره و هیچ غلطی نکرده باشم....یاد گرفتم با آدم درست وارد رابطه شم و تو خودم باشم تو رابزه دروغ نگم زیر آبی نرم...یاد گرفتم چجوری بی پول باشمو خودمو از منجلابش بکشم بیرون....دیگه هیچوقت 19 ساله نمیشم...و چرا ناراحت باشم چرا از اینکه دارم به 29 نزدیک میشم خوشحال نباشم...چقدر شکرگدار چقدر خوشحال و چقدر راض, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها