بهار ، بهار باز اومده دوباره ...

سال 99 زیاد با داد و هوار شروع نشد بخاطره ویروس همه گیری که خونه نشینمون کرده و ما تایم زیادی باید خونه نشین باشیم کار کاسبی ها خوابیده و خب 99 بیچاره مثله همون بچه ته تغاریه که دیگه انقدر بچه اومده کسی حوصله اونو نداره :)) 
میدونی اما من به ته تغاری ها ایمان دارم اونا همیشه از همه شیرین تر میشن آخرش همون بچه ای میشن که هیچکی نمیخواستشون اما اگه نباشه میمیرن ، 99 عزیز ته تغاریه طفلی میدونم زیاد خوش اومد نگرفتی ما همه تازه سال پیش بزرگ کردیمو خسته ایم اما من مطمئنم تو از پس زندگی بر میای و میتونی عزیز ترین باشی ...

____
من ممنونم ازت که اومدی و گذاشتی 98 تموم شه تک تک ثانیه ها رو شمردم انقدر 2 2 تا 4 تا کردم که تو بیای که دیگه نخواد برم سره کار و نگران باشم من منتظرت بودم ، مرسی که اومدی ...

پینوشت : مهسای قشنگ پارسال برات امید آرزو کردم برات فانوس های روشن آرزو کردم و خوشحالم الان حالت بهتره و با توجه به اینکه شغل بهتر و عقل بیشتری داری شرایط بهتره خوشحالم مهسا که امید داری ، عزیزه دلم برات تو سال جدید اول همون آرزو همیشگی میکنم که همین جمع سال بعد دوره هم باشیم و دوم  با اومدن این ته تغاریه مظلوم آرزو میکنم نگرانیات بر طرف شن و به ثبات برسی و دیگه از آینده نترسی برای آزادی و رهایی و سبک بالی آرزو میکنم ...

امیدورام سال دیگه این پست میخونی احساس کنی دو تا بال رو شونته...

|ینوشت 2 : مرسی که اومدی 99 من جای همه دوستت دارم

پینوشت 3 : مهی قشنگم سال نوت مبارک نو تر و تازه تر از همیشه برات آرزو مندم.